کد خبر: ۱۳۳۶۴۸
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۴
شب جنازه را تحویل گرفتم، اما صبح وقتی می‌خواستم آن را برای شستشو بدهم دهانش پر از کرم بود.
ناطقان: بخش غسالخانه مسئول تحویل جنازه بودم، اینجا بعضی از بچه‌های غسالخانه مسئول کشیک شب هستند تا جنازه‌هایی را که شب در منزل فوت می‌کنند و جواز آن از سوی پزشکان صادر شده و شبانه به بهشت زهرا (س) حمل می‌شود را تحویل بگیرند.
 
یه شب یک خانم مسنی را آوردند که تحویل گرفتیم. فردا صبح که می‌خواستیم برای شستشو بفرستیم دیدم از گوشه دهان این فوت شده کرم‌های ریز زنده در حرکت بودند، خیلی چندش آور بود برای شستشو فرستادم و از روی کنجکاوی برای یکی از بستگانش که آروم‌تر و آدم باتجربه و دنیا دیده‌ای به نظر می‌رسید ماجرا را تعریف کردم و آن بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: این خانوم مرحومه از بستگان ماست و یه ایراد بزرگ داشت که آدم بسیار بد دهنی بود و دائم به این و آن حرف رکیک و ناسزا می‌گفت و هیچ کس از زخم زبان او در امان نبود.
 
حتماً دلیلش همین می‌تواند باشه از تعجب هاج و واج مانده بودم، آرام از پیر مرد عذرخواهی کردم و به داخل برگشتم.

منبع: میزان
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبين ارجمند
لطفا از نوشتن نظرات بصورت فينگليش (حروف لاتين) خودداري كنيد. " ناطق " به دلايل اخلاقي از انتشار نظراتي كه داراي توهين يا افترا به شخصيت هاي حقيقي يا حقوقي باشد معذور است. تلاش ما بر اين است , انتشار نظرات مخاطبين ارجمند در سريعترين زمان ممكن انجام شود , لذا براي نمايش نظراتتان شكيباباشيد.
پربازدید ها
آخرین اخبار
پربحث ترین عناوین