اشتها تمایل به خوردن و هوس درحقیقت نوع خاصی از خوردن است.
ناطقان: آیا با دیدن غذا پشت ویترین مغازه اشتهای شما زیاد شده است یا هوس خوردن یخ و خاک کرده اید؟ فرق اشتها با هوس چیست؟ این تفاوتها را از زبان متخصص تغذیه بخوانید.
هوس و اشتها دوچیز متفاوت است. اشتها تمایل به خوردن و هوس درحقیقت نوع خاصی از خوردن است. محمد صفریان دکترای تخصصی علوم تغذیه در این باره میگوید: مهمترین محرک اشتها نیاز بدن و گرسنگی است و به دنبال آن که غذا مصرف شد، اشتهای فرد بازمی شود. ولی هوس، تمایل به خوردن خوراکیهای خاص با محتویات خاص است.
عوامل متفاوتی باعث تحریک اشتها به غذا میشود؛ عواملی مانند گرسنگی، بوییدن غذا، شنیدن ازطعم و عطرغذا اشتها را باز میکند، ولی درهوس غذایی نکته مهم عادتهای غذایی است و، اما ...
بی پایه بودن اشتهای واقعی وکاذب
آن چه زیاد شنیده میشود و پایه درستی هم ندارد اشتهای واقعی و کاذب یا هوس واقعی و کاذب است در حالی که ما در رفتارهای تغذیهای اشتهای کاذب و واقعی نداریم، این که چه غذایی در دسترس باشد و اطرافیان چگونه درباره غذا صحبت کنند یا سفره آرایی چگونه باشد همه در اشتهای ما تاثیر میگذارد، اما محرک درونی به معنایی که این واقعی و کاذب ازهم تفکیک شوند، شناخته نشده است و دست کم من درمنابع علمی ندیده ام.
تنها درموارد خاص است مثلافرد مبتلا به فقر آهن تمایل دارد مهرنماز یا تکه یخ یا چیزهایی را که مصرف غذایی ندارند میل کند. این موضوع مربوط به هوس مصرف نوع خاصی از ساختار ماده خوراکی یا غیرخوراکی است و میتوان آن را با کمبود آهن مرتبط دانست. فرد هوس میکند ماده سفت مانند مهر یا تکه یخ را گاز بزندو البته مکانیسم عمل آن چندان مشخص نیست و به اصطلاح به آن «پیکا» یا هوس غیر واقعی میگویند.
هر هوسی نشانه یک کمبود نیست!
برخلاف آن چه در سایتها و منابع اطلاعاتی من و شما دیده ایم که هر هوسی را نشانه کمبود یک ماده و ویتامین یا ماده معدنی در بدن میدانند، اما دکتر صفریان چنین میگوید:بسیار شنیده ام که هر کمبودی در بدن خود را به شکل هوس خاص به مادهای خاص نشان میدهد. این موضوع جز درباره فقرآهن اثبات شده نیست. از طرفی زمینههای ژنتیکی، تربیت خانوادگی، عادات قومی، رفتار خانواده و اطرافیان در اشتها به غذا تاثیر گذاراست (البته ممکن است ژنها تغییراتی در عملکرد داشته باشند).
محرکهای محیطی وواکنش افراد بسیارموثراست. این که فردی از کشوری به کشوردیگر یا قاره دیگر سفر میکند و مثلا تمایل به غذایی خاص پیدا میکند به دلایل تغییر رفتار تغذیهای است نه ضرورتا کمبود ونیاز بدن. به عنوان مثال عرضه فست فودها متنوع و رنگارنگ و تمایل مردم به مصرف آن به دلیل کمبود ماده غذایی خاص نیست بلکه همین فراوانی درعرضه و تبلیغ زیاد، در رفتار تغذیهای و تمایل فرد به مصرف موثر بوده است و درست به همین دلیل است که شرکتهای مختلف روی تغییر ذائقه مردم برنامه ریزی میکنند.