کد خبر: ۷۹۵۲۰
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۱
مشکل درياچه اروميه روشن است. آب به اندازه کافي به درياچه نمي‌رسد. آب در مسير به سمت زمين‌هاي کشاورزي مي‌رود و پشت سدها مي‌ماند. سؤال اصلي اين است؛ چرا آب درياچه به جاهاي ديگر داده مي‌شود؟ در پاسخ بايد گفت؛ در حقيقت طراحي شبکه‌هاي آبياري و برداشت به گونه‌اي است که در آن اساسا محيط‌زيست ديده نشده است و راه درياچه در اين مسير گم شده است.
ناطقان: روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: باغ‌هاي سبز و پرشکوفه سيب، تصوير بهشتي موعود در آذربايجان را نشان مي‌دهد. در حاشيه درياچه اروميه صداي آواز پرندگان در هواست و نسيم عطر شکوفه‌ها را به دوردست مي‌برد. باد از جانب درياچه برخاسته و شکوفه‌هاي نمک را به سطح زمين‌هاي کشاورزي پرتاب مي‌کند. بازي باد، شکوفه و نمک در گرفته است. جدال مرگ و زندگي است و کشاورز در سرش سودا و دلش شوري برپاست.

ساحل تفتيده درياچه اروميه از نمک‌ اشباع است. نوار سفيد نمک از دور پيداست. ورزش نسيمي آرام، خاک شور درياچه را به اطراف مي‌پراکند. جاده ساحلي در مسير مهاباد، درياچه را رو به مرگ نشان مي‌دهد. تا مسير آبي درياچه چند کيلومتري راه است. در حاشيه و در بستر ساحلي تعيين شده درياچه و تا ارتفاعات بالادست، رد شخم، کشت و زراعت ديده مي‌شود.
سوي ديگر ساحل در استان آذربايجان‌شرقي در روستاي پسيان عجب‌شير، وضع از اين بدتر است. کشاورز ميانسالي جوي آبي را در حريم درياچه به سمت ساحل کشانده است. آب شور است. از چاهي با عمق 50 متر در حريم درياچه آب شور را منتقل کرده است. دارد مسير آب را به سمت درختان تازه کاشت هدايت مي‌کند. کنار جوي آب کرته‌هاي يونجه سرسبز و شاداب به نسيمي تکان مي‌خورند. آن‌سوتر درياچه تا چشم کار مي‌کند، خشکيده است.
کشاورز سيگاري بر لب دارد و به همراه دو فرزندش مسير را با سماجت باز مي‌کنند. کشاورز بيلش را به زمين مي‌کوبد و انگار خسته و نااميد باشد، مي‌گويد: هر کسي مي‌آيد يک وعده‌اي مي‌دهد. درياچه خشک شده و از سال 65 که درياچه پيشروي کرده بود، ديگر دريا برنگشت. تا همين امروز درياچه اروميه دارد عقب عقب مي‌رود!
درياچه اروميه در فاصله زماني کمتر از 20 سال به کمترين حجم خود در 300 سال گذشته رسيده است. دليل اين اتفاق حالا بر همه روشن شده است. دزديدن حق درياچه و انحراف آب به زمين‌هاي در حال گسترش کشاورزي و مهار حقابه درياچه در پشت سدها! سدهايي که دردي از محيط‌زيست آذربايجان دوا نمي‌کنند و بنا به مشاهدات ميداني در شمال‌شرقي کشور، توده‌هاي نمک آرام‌آرام وارد زمين‌هاي کشاورزي شده و هوا را نيز به اشغال خود درآورده است و در صورت تداوم وضعيت خشکي درياچه به مناطق بيشتري از کشور سرايت مي‌کند و بحران را از آنچه هست غير‌قابل کنترل‌‌تر خواهد کرد؛ اتفاقي که در طول دو دوره رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد و مديريت ناکارآمد دولت او بر منابع آب و وعده‌هاي پوپوليستي او و دولتمردانش در استان‌هاي مختلف، بحران آب سراسر کشور را بيش از سال‌هاي قبل در بر گرفت و دود اين بي‌مسئوليتي حالا در چشم تالاب‌ها و درياچه‌هاي کشور رفته است.
درياچه اروميه، چشم آبي شمال‌غرب ايران که به‌دليل سوءمصرف آب و بي‌توجهي به ارزش‌هاي حياتي و اکولوژيک روزبه‌روز کم‌سوتر مي‌شد؛ البته چند وقتي است با سِرُم مديريت منابع آبي دارد جاني دوباره مي‌گيرد. در هفته‌هاي گذشته نيز چشم آذربايجان به سيلاب بهارانه کمي بٌرتر شده است. درياچه البته به گفته کارشناسان منابع آبي، با چند سانتي‌متر سيلاب احيا نمي‌شود اما اگر روند احياي درياچه از طرف طرفين قرارداد زير پا گذاشته نشود مي‌توان در سال‌هاي آينده روند رو به بهبود درياچه را بهتر و بهتر کرد. براي رسيدن به چنين هدفي، هفت ماه پيش که تفاهمنامه‌اي بين دانشگاه شريف و دانشگاه ملبورن استراليا امضا شد، موضوع احياي درياچه اروميه که براي دولت موضوعي حيثيتي و از لحاظ سياسي و ارزش‌هاي حفاظتي و اکولوژيک در اولويت بود، مورد تفاهم قرار گرفت. پيش‌ازاين نيز سازمان دولتي، مستقل و بين‌المللي «جايکاي ژاپن» نيز تقاضاهايي براي احياي اين درياچه مطرح کرده بود. بااين‌حال، قرعه فال به نام تيم استراليايي‌ افتاد زيرا به اعتقاد مسعود تجريشي، مدير دفتربرنامه‌ريزي و تلفيق ستاد احياي درياچه اروميه، آنها تجربه‌ خوبي در احياي حوضه آبي موري دارلينگ در استراليا داشتند که مي‌توانست ايران را با انتقال تجربه و تئوري و حتي استفاده تکنولوژيک براي احياي اروميه ياري دهد.
ﮐﺸﻮر اﺳﺘﺮاﻟﯿﺎ ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺘﻐﯿﺮ آب‌وﻫﻮايي، ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽﻫﺎي ﻃﻮﻻﻧﯽ و ﺳﯿﻞﻫﺎي ﺑﺎزﮔﺸﺖﭘﺬﯾﺮ به اعتقاد کارشناسان محيط‌زيست و منابع آب، شباهت زيادي به ايران دارد، اگرچه از نظر وسعت سه برابر ايران است. ﺑﺎرشﻫﺎي ﻧﺎﻣﻨﻈم، ﺷﺪت ﺑﺎﻻي ﺗﺒﺨﯿﺮ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﯾﺖ در آب ﻗﺎﺑﻞ اﻃﻤﯿﻨﺎن ﺳﻄﺤﯽ در رودﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﺷﺪه، در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﯾن اﻣﺮ، ﮐﺸﻮر اﺳﺘﺮاﻟﯿﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ دﯾﮕﺮ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ذﺧﯿﺮه‌اي ﺧﻮد است و ﺑﻪ ازاي ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺧﻮد آب ﺑﯿﺸﺘﺮي را ذﺧﯿﺮه ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ايران نيز وضعيت مشابهي دارد. بااين‌حال، چندي پيش تيمي با پيشنهاد ستاد احياي درياچه اروميه به استراليا رفت تا از تجربه آنها در مديريت حوضه آبي «موری دارلينگ» استفاده کنند.
علي حاجي‌مرادي، مسئول واحد فني ستاد احياي درياچه اروميه و دانشجوي دانشگاه شريف، يکي از اعضاي اين تيم است که حالا تيم دانشگاهي ملبورن استراليا را براي سفر به حوضه‌هاي آبريز درياچه اروميه به دو استان آذربايجان شرقي و غربي همراهي مي‌کند.
او مي‌گويد؛ افتتاح مرکز مطالعات آب ايران و استراليا از سوي سفير استراليا در تهران و رئيس دانشگاه شريف، اولين گام براي اين تفاهمنامه است.
حالا بعد از اينکه دو ماه پيش تيمي 11 نفره از ايران به استراليا رفت تا بازديدي از حوضه آبي موری دارلينگ داشته باشد، تيمي 9 نفره از دانشگاه ملبورن براي سفر به ايران و بازديد از حوضه درياچه اروميه وارد کشور شده است.
تيم 9 نفره استراليايي دو روز به حوضه‌هاي آبريز درياچه اروميه رفتند تا اطلاعاتي را که به‌صورت مکتوب براي آنها ارسال شده بود، از نزديک ببينند و بتوانند الگوي مشخصي را براي مديريت بهتر منابع آب با اولويت مديريت محيط‌زيست و احياي درياچه اروميه به دست آورند.
البته تفاوت‌ نگاه در تيم‌هاي ايراني و استراليايي خود از شاخص‌هاي تعيين‌کننده در به‌وجودآمدن وضعيت بحراني اروميه و احتمالات احياي درياچه است زيرا به گفته حاجي‌مرادي، تيم ايراني که به استراليا رفت، از وزارتخانه‌هاي نيرو، کشاورزي، بخش خصوصي اتاق بازرگاني، يک کشاورز و چند نفر از ستاد احياي درياچه اروميه به استراليا رفتند تا توانمندي اين کشور در مديريت به‌هم‌پيوسته منابع آب به‌طور مشخص در حوضه موري دارلينگ را از نزديک ببينند. اين درحالي است که تيم استراليايي محيط‌زيست را در اولويت اول خود قرار داده بود. به گفته حسين شاهباز، از اعضاي ستاد احياي درياچه اروميه، اولين پرسش‌هايي که اعضاي استراليايي درياچه اروميه مطرح کردند، موضوعاتي مرتبط با محيط‌زيست بود. او با افسوس مي‌گويد: يکي از استادان دانشگاه ملبورن از ما مي‌پرسيد شما به سرنوشت قورباغه‌ها فکر کرده‌ايد؟ بعد به موضوع حشرات اشاره کرد و گفت اتفاقا اين موضوع مورد توجه تيم ژاپني هم بود که پيش‌تر دراين‌باره تحقيقاتي کرده بودند. تأکيد شاهباز که کار انتقال مفاهيم بين تيم استراليايي و اعضاي ايراني را به عهده داشت، بر اين بود که آنها به ريزترين مسائل مرتبط با وضعيت محيط‌زيست واکنش نشان مي‌دهند.
شاهد اين مدعا نيز اظهارات پرفسور لي گودن، مدير مرکز حقوق منابع طبيعي، انرژي و محيط‌زيست، دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن است. او خطاب به متصدي باز و بسته کردن کانال‌هاي آب در يکي از زيرشاخه‌هاي رودخانه «قلعه‌چاي» مي‌گويد: آيا کانال آب را براي استفاده پرندگان در فصول مختلف سال باز مي‌گذاريد؟ متصدي شگفت‌زده به دوروبر نگاه مي‌کند و پاسخش منفي است.
بااين‌حال، بحث بر سر انتقال به‌موقع و به اندازه آب طبق توافقات ستاد احياي درياچه اروميه و سازمان‌هاي آب منطقه‌اي و کشاورزي در استان‌هاي آذربايجان‌شرقي و غربي که زيرمجموعه وزارتخانه‌هاي نيرو و کشاورزي است، خود چالش بسياري مهمي بود که نمودهاي عيني آن در اين سفر به‌خوبي معضل درياچه اروميه را عيان مي‌کرد. هيأت استراليايي به همراه تيم ايراني که وظيفه ميزباني را به عهده داشتند بارها شاهد خلف‌وعده مديران و مجريان آب منطقه‌اي و همين‌طور کشاورزي بودند. از انتقال پيدا نکردن آب به سمت درياچه در حوضه‌هاي پرآب زرينه‌رود و سيمينه‌رود تا ديگر حوضه‌هاي آبي که آب با وجود سيلاب شديد چند وقت اخير يا پشت سدها باقي ماند يا به سمت زمين‌هاي کشاورزي رفته بود.
اعضاي تيم استراليايي که متوجه تخلفات مسئولان استاني که اتفاقا همه بر يک سفره مي‌نشستند، شده بودند، گاهي با پرسش‌هايي از کشاورزان يا از متصديان و مديران، اين وضعيت را بيش‌ازپيش روشن مي‌کردند که در صورتي مي‌توانيد درياچه را نجات دهيد که نگاه بخشي نداشته باشيد و منافع ملي بيش از هر چيزي براي شما اهميت داشته باشد.
پرفسور مايکل استواردسون، رئيس گروه منابع ‌آب و هيدرولوژي زيست‌محيطي دانشکده مهندسي زيرساخت دانشگاه ملبورن در اين مورد مي‌گويد: اتفاقا در استراليا در چند دهه گذشته، وضعی شبيه به ايران بود. اين تجربه را ما نيز داشتيم، سازمان‌هاي دولتي و دولت فدرال در تضاد منافع قرار گرفته بودند و هر نهادي به سود خود مي‌خواست از وضعيت استفاده کند ولي در نهايت آنچه اهميت داشت برگرداندن ثبات و پايداري به حوضه‌هاي آبي کشور به‌ويژه حوضه آبي ماري دارلينگ بود.
اين کارشناس آب و محيط‌زيست مي‌گويد: رويکرد تعاملي در پيش گرفته شد زيرا معتقد بودند در صورتي يکي از نهادها و ذي‌نفعان بازده و ديگري برنده باشد، وضع از اين که هست خراب‌تر خواهد شد؛ بنابراين رويه را تغيير دادند. در ايران نيز نهادهاي ذي‌نفع بايد از منافع خود برذای محیط زیست بگذرند.
بازديد از سد مهاباد، برنامه‌اي است که تيم ستاد احياي درياچه اروميه براي هيأت استراليايي و همراهان ايراني در نظر گرفته است. هدف از اين بازديد، بررسي شرايط و وضعيت حوضه‌هاي بالادست و پايين‌دست درياچه است تا از اين طريق بتوانند شواهد و قرائن را به بهترين نحو کنار هم بچينند.
محمدي، از مديران شرکت آب منطقه‌اي آذربايجان در مورد وضعيت سد مهاباد مي‌گويد: سد مهاباد در سال 1345 ساخته شد و اولين سد و لاغر‌ترين سد خاکي ايران از نظر سازه‌اي است. به گفته او، اين سد از نظر ساختگاه طوري واقع شده که نزديک‌ترين سد به شهر است. تيم استراليايي که بر تاج سد خاکي به سخنان مديران استاني گوش مي‌دادند در پايين‌دست و نزديک سد شهر مهاباد را مي‌ديدند که از دهانه سد آب مي‌خورد. به گفته مسئولان سد مهاباد 197 ميليون مترمکعب حجم آب دارد. سد مهاباد وظيفه آبياري 12 هزار هکتار اراضي کشاورزي و همين‌طور تأمين آب شرب شهر را به عهده دارد. شبکه پاياب سد مهاباد در دهه 50 تکميل شده است و مستعدترين شبکه از نظر سازه‌هاي انتقال آب است. بااين‌حال، محمدي مي‌گويد: همان‌طور که در حوضه آبي ماري دارلينگ در استراليا ديديم، دوران‌ گذار از سنتي به مدرن در اين حوضه آبي نيز صورت گرفته است. با اينکه شبکه مدرن بوده و آب را از شبکه کاناليزه تحويل مي‌دهيم اما مشکلاتي را در انتقال آب داريم.
بحث تأمين آب شهرها و همين‌طور اراضي گسترده کشاورزي در زير حوضه‌هاي درياچه اروميه اولين متهم خشکي درياچه است؛ بنابراين به نظر مي‌رسد ستاد احياي درياچه با هدف‌گذاري صحيح در تلاش است ميزان آب موجود را به نحوي مديريت کند که علاوه بر اينکه کشاورزان و شهرها از آب کافي برخوردار باشند، روند پايدار آب رودخانه‌ها نيز در جريان باشد تا وضعيت اکولوژيک بالادست درياچه دچار چالش نشود. بااين‌حال، مقابله با ذهنيت‌هاي سنتي و غلط که از قديم در منطقه جريان داشته خود معضل مهمي است.
مهندس موسوي، از مديران و مشاوران وزارت نيرو مي‌گويد: به باور مردم از قديم الايام بحث بر سر اين بوده که حيف نيست آب شيرين به درياي شور ريخته شود؟ بنابراين اين ذهنيت تقويت شد که آب‌هاي شيرين در منطقه مهار شود يا در کشاورزي مورد استفاده قرار بگيرد. حالا که درياچه خشک شده خيلي‌ها از اين نظر برگشته‌اند و معتقدند که درياچه اهميت بيشتري دارد.
يکي از کارشناسان يک شرکت خصوصي مي‌گويد: 53 سد روي ورودي‌هاي مختلف درياچه اروميه ساخته شده است که 12 سد طبق تعريف وزارت نيرو سدهاي بزرگ هستند. از ميان اين 12 سد فقط دو سد پيش از سال 74 ساخته شده بود. بعد از سال 74، چهار سد ديگر ساخته شد ولي متأسفانه بعد از سال 84 بقيه سدها ساخته شد. اين ساخت‌وساز دقيقا زماني است که درياچه در اوج کاهش شديد وضعيت آبي است. درحالي‌که در سال 74 درياچه وضعيت مطلوبي داشت و حتي آب از حد اندازه درياچه فراتر رفته بود.
بااين‌حال، بازديد هيأت استراليايي از اراضي کشاورزي در جاهاي مختلف اين بحث را دامن مي‌زد که چرا وضعيت کشاورزي کنترل نشده است. بسياري از پرسش‌هاي هيأت استراليايي حول اين محور بود که بعد از اينکه مشکل درياچه مطرح شد چرا جلوي گسترش کشاورزي گرفته نشده است؟ بااين‌حال، مسئولان استاني و همراهان ستاد احياي درياچه پاسخ مي‌دهند که اغلب اراضي در چشم‌انداز اصطلاحا اراضي «بهبود» هستند يعني توسعه در کار نبوده بلکه همين اراضي مديريت شده‌اند. بااين‌حال، شواهد نشان مي‌دهد که نه‌تنها اراضي بهبود نيافته و کنترل نشده بلکه در همين فصول کشت اراضي غير‌کشاورزي نيز مورد سوءاستفاده قرار گرفته و در حال آماده‌سازي براي کشاورزي است. براي نمونه اراضي پايين‌دست قلعه‌چاي و قوري‌چاي در عجب‌شير به اراضي کشاورزي اضافه شده است.
حسينعلي بصيري، کشاورزي که در حريم درياچه در حال فعاليت است، وقتي با پرسشي مواجه مي‌شود که چرا در شرايط بي‌آبي و خشکي درياچه دارد به شيوه غرق آبي و با آب چاه مزرعه را در حريم درياچه آبياري مي‌کند، مي‌گويد؛ اين ملک آبا و اجدادي ماست. سند از دوران طاغوت داريم که اين زمين مال ماست. حالا کسي نمي‌تواند مانع کشت و کار ما شود.
او تأکيد مي‌کند که سازمان کشاورزي به ما توصيه کرده هر چه خواستيم مي‌توانيم بکاريم. او حتي مي‌گويد مديران کشاورزي گفتند اگر کسي پرسشي کرد يا مانع فعاليت شما شد دروغ بگوييد! بعد فعاليت خود را از سر بگيريد. او گفت: کشاورزي تأکيد مي‌کند؛ فقط پياز نکاريم وگرنه هر چه مي‌خواهيم مي‌توانيم بکاريم. کمي بالاتر از آنها تابلوي حريم درياچه اروميه با امضاي سازمان محيط‌زيست به رنگ زرد نصب شده است. بالاتر از آن در حاشيه روستا که درختان سپيدار پرپشتي دارد، کرته‌هاي پيازچه ديده مي‌شوند. انواع سبزيجات و حبوبات را مي‌توان ديد که سر از خاک برآورده‌اند. آب شور چاه به زمين‌هاي کشاورزي مي‌رود.
ازسوي‌ديگر، نيز سال 1394 وزارت کشاورزي در تداوم برنامه ستاد احيا براي بهبود شبکه آبياري کشاورزي در مناطقي مانند تکاب پروژه‌هايي را که به‌لحاظ اقتصادي فاقد ارزش و حفاظت بودند را متوقف کرد. بااين‌حال، مشاهدات تيم اعزامي ستاد احيا به همراه هيأت استراليايي نشان مي‌داد روش‌هاي سنتي غرق آبي و روش‌هاي آبياري باراني که با تخلفات بسياري همراه است، همچنان حرف اول کشاورزي در منطقه را مي‌زند؛ اتفاقي که باور اغلب کارشناسان وضعيت درياچه اروميه همين شيوه‌ها به مخاطره جدي انداخت و اين روش همچنان ادامه دارد.
پرفسور لي گودن، مدير مرکز حقوق منابع طبيعي، انرژي و محيط‌زيست، دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن معتقد است؛ مشکل درياچه اروميه مشکل بزرگ و پيچيده‌اي است. او معتقد است؛ مردم و مسئولان در ايران مشکلات کوچکي را در تعداد وسيع خلق کرده‌اند و حالا از مجموع اين مشکلات کوچک مشکل بسيار بزرگي به نام خشکي درياچه مهم اروميه شکل گرفته است.
او البته مي‌گويد: کاري که ستاد احياي درياچه اروميه در پيش گرفته، استارت خوبي است. اينکه آنها به اين نتيجه رسيده‌اند که رودخانه‌ها بايد حداقلي از جريان را داشته باشند خود اقدام مهمي بوده و داراي ارزش است. بااين‌حال، معتقدم بايد قوانين و قواعد محيط‌زيستي براي بهبود شرايط در سراسر کشور بهبود يابد.
خانم لي گودن البته بر اين نکته پاي مي‌فشارد که بهادادن به کشاورزي و سد‌سازي، عامل اصلي خشکي اين درياچه است. به باور او، به محيط‌زيست هيچ بهايي داده نشده و به نوعي درياچه قرباني توسعه ناپايدار شده درحالي‌که راه نجات ايران از معضل بحران آب، اهميت و فهم محيط‌زيست است.
بااين‌حال، پرفسور مايکل استواردسون، رئيس گروه منابع‌آب و هيدرولوژي زيست‌محيطي دانشکده مهندسي زيرساخت دانشگاه ملبورن معتقد است: مشکل درياچه اروميه روشن است. آب به اندازه کافي به درياچه نمي‌رسد. آب در مسير به سمت زمين‌هاي کشاورزي مي‌رود و پشت سدها مي‌ماند. سؤال اصلي اين است؛ چرا آب درياچه به جاهاي ديگر داده مي‌شود؟ در پاسخ بايد گفت؛ در حقيقت طراحي شبکه‌هاي آبياري و برداشت به گونه‌اي است که در آن اساسا محيط‌زيست ديده نشده است و راه درياچه در اين مسير گم شده است.
او بر اين باور است که برداشت بي‌رويه آب باعث شده که درياچه بي‌پناه به سمت مرگ برود. او خود پرسش ديگري مطرح مي‌کند که با اين شرايط چه بايد کرد؟ خود در پاسخ مي‌گويد: در حقيقت ما فکر مي‌کنيم که تنها يک مشکل عامل به وجود آمدن اين شرايط است. اين درحالي است که اين‌طور نيست و مشکلات زيادي در کنار هم جمع شده و بحران جدي خشکي درياچه اروميه را به وجود آورده است.
مايکل استواردسون اضافه مي‌کند: طرح جامع احياي درياچه اروميه اولين گام است. کاري که ما در استراليا کرديم شبيه اين وضعيت است. او مي‌گويد کاري که ما کرديم اين است که براي کشاورز انگيزه ايجاد کرديم که از آب بهره‌برداري بهتری کند. دولت کمک کرد که کشاورزان کمتر آب مصرف کنند و بيشتر برداشت محصول داشته باشند زيرا ارزش آب را واقعي کرد و با سهم‌بندي آب، بازار بورس آب به راه افتاد و هر کشاورز سهم مشخصي از آب داشت و مي‌توانست با آن حتي معامله کند.
اين استاد دانشگاه ملبورن اضافه مي‌کند؛ آبي که کشاورز ذخيره کرده و از آن استفاده نکرده را دولت به نفع محيط‌زيست خريداري مي‌کند و از اين راه با يک تير دو نشان مي‌زند. در استراليا آبي که حفاظت مي‌شود بين آبياري و محيط‌زيست تقسيم مي‌شود.
او به نقش رسانه‌ها اشاره مي‌کند و مي‌گويد: مي‌توانم تضمين دهم در طول سال‌هايي که بحران آب موري دارلينگ مطرح بود هر دو روز يک‌بار صفحه اول رسانه‌هاي استراليا به اين مشکل اختصاص داشت. رسانه‌ها سعي کردند مشکل را مسئله عمومي کنند تا همه براي حل آن احساس وظيفه کنند.
پرفسور راب ورتسي، رئيس سابق سازمان هواشناسي استراليا و رهبر گروه دانشگاه ملبورن در ساحل تالاب کاني برازان در همسايگي درياچه اروميه مي‌گويد: مديريت بحران درياچه اروميه راه‌حل فوري ندارد. بنابراين زمان زيادي مي‌برد تا اين مشکل پيچيده را حل کرد. در ابعاد مختلف مانند مدرن کردن کشاورزي و استفاده از فناوري جديد بايد کار کرد.
اين پرفسور مديريت منابع آبي مي‌گويد: بايد سيستم آب منطقه بايد دوباره بازبيني شده و نحوه استفاده از آن بايد دوباره برنامه‌ريزي شود. آنچه اهميت دارد اين است که چگونه بايد آب به درياچه اروميه برسد؛ بنابراين بايد دنبال راهکارهايي بايد رساندن آب به درياچه بود.
راب ورتسي در مورد مشابهت‌هاي وضعيت مديريت منابع آب و محيط‌زيست بين ايران و استراليا مي‌گويد: تجربه ايران و استراليا بسيار مشابه است. اوايل که کشاورزي در استراليا پا گرفت فکر مي‌کردند منابع آب نامحدود است و کشاورزان مصرف مي‌کردند بعد يواش يواش ديدند که اين روند بي‌آبي چطور تأثير خود را بر محيط‌زيست گذاشته است. درياچه‌ها، رودخانه‌ها و... خشک شد و تخريب سرزمين آغاز شد. خيلي مشکل دردناکي بود و‌ گران تمام شد ولي در نهايت موفق شديم و توانستيم وضعيت آب را در استراليا کنترل کنيم. او تأکيد مي‌کند پيش از اينکه به ايران بيايد ذهنيت خاصي نسبت به ايران نداشته است اما بعدها که وضعيت محيط‌زيست و آب ايران را پيگير شده، متوجه شد وضعيت بد است. او تأکيد کرد: وقتي از نزديک به ايران آمدم متوجه شدم که اوضاع از آنچه در رسانه‌ها مطرح شده، خطرناک‌تر است.





منبع:سلامت نیوز
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبين ارجمند
لطفا از نوشتن نظرات بصورت فينگليش (حروف لاتين) خودداري كنيد. " ناطق " به دلايل اخلاقي از انتشار نظراتي كه داراي توهين يا افترا به شخصيت هاي حقيقي يا حقوقي باشد معذور است. تلاش ما بر اين است , انتشار نظرات مخاطبين ارجمند در سريعترين زمان ممكن انجام شود , لذا براي نمايش نظراتتان شكيباباشيد.
پربازدید ها
آخرین اخبار
پربحث ترین عناوین