کد خبر: ۱۰۷۰۵۵
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۳
خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.
ناطقان: قرآن سر تا سر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجره الهی را برای شما آماده می‌كنيم. در این گزارش تفسیرآیات164-167سوره بقره  را می‌خوانید:

إِنَّ فِی خَلْقِ الْسَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَ الْفُلْکِ الّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ الْنَّاسَ وَمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْسَّمآءِ مِنْ مَّآءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِیفِ الْرِّیَحِ وَالْسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ الْسَّمَآءِ وَ الْأَرْضِ لَأَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (164)

همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز و کشتی هایی که برای سودرسانی به مردم در دریا در حرکتند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین مرده را زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان آسمان و زمین معلّقند، برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی گویاست.

هماهنگی میان عناصر طبیعت و اجزای هستی و قوانین حاکم بر آنها، همه نشان دهنده ی حاکمیّت وقدرت واراده ی خدای یگانه است. آفرینش آسمان ها و توسعه ی دائمی آنها (و انّا لموسعون) ذاریات، 47. که دست انسان تاکنون فقط به قسمتی از اوّلین آسمان رسیده، و استحکام (سبعاًشداداً) نبأ، 12.
و طبقات هفتگانه (سبع سموات طباقاً) ملک، 3. و نظام حاکم (اوحی فی کلّ سماء امرها) فصّلت، 12. و تناسبات و ارتباطات میان هریک و بی ستون بودن (بغیر عمد ترونها) رعد، 2. و حفاظت آنها(سقفاً محفوظاً) انبیا، 32. و حرکات ستارگان در مدارهای خود و فاصله هریک از آنها، همه نشانه های قدرت خداوند یکتای حکیم است.

سعدی می گوید:
آفرینش، همه تدبیر خداوند دل است - دل ندارد، که ندارد به خداوند اقرار
کوه و دریا و درختان، همه در تسبیحند - نه همه مستمعی، فهم کند این اسرار
عقل، حیران شود از خوشه زرین عنب - فهم، عاجز شود از حبّه یاقوت انار
پاک وبی عیب، خدایی که به تقدیر عزیز - ماه وخورشید، مسخّر کند ولیل ونهار

کلمه «ریاح» جمع «ریح» به معنای باد است، ولی در قرآن هر جا کلمه «ریح» آمده همراه قهر و عذاب است، مانند: (ریح صرصر) الحاقه، 6. ولی هرجا کلمه «ریاح» آمده است، همراه باران و لطف الهی است.
در حدیث می خوانیم: هرگاه بادی می وزید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود: «الّلهم اجعلها ریاحاً و لا تجعلها ریحاً» خداوندا! این باد را ریاحِ رحمت قرار ده، نه ریحِ عذاب. تفسیر صفوةالتفاسیر، ج 1، ص 113.


پیام ها:
1- شناخت طبیعت، یکی از راههای خداشناسی است که شناخت او، قدرت، حکمت و یکتایی او را در بر دارد. (الهکم اله واحد... فی خلق السموات... لایات)

2- خداوند، نظیر و شبیه ندارد و مرکب از اجزا نیست. (اله واحد)

3- هم طبیعت و هم صنعتِ دست ساختِ انسان، از اوست. (خلق السموات و الارض... والفلک)

4- هر موجودی در جهان هستی، آیه ای از آیات کتاب خداوند در طبیعت است. (لایات)

برگ درختانِ سبز، در نظر هوشیار - هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار
5 - تنها خردمندان از نگاه در هستی، درس خداشناسی می گیرند. (ان فی خلق السموات... لایات لقوم یعقلون)

وَمِنَ الْنَّاسِ مَنْ یَتَّخِذَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ وَلَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ (165)

و بعضی از مردم کسانی هستند که معبودهایی غیر از خداوند برای خود برمی گزینند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست می دارند. امّا آنان که ایمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشرکان به معبودهاشان) شدیدتر است و آنها که (با پرستش بت به خود) ستم کردند، هنگامی که عذاب خدا را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمام نیروها، تنها به دست خداست و او دارای عذاب شدید است.

 

امام باقر علیه السلام می فرماید: مراد از «دون اللَّه» و «انداد» در این آیه، بت ها نیستند، بلکه مراد پیشوایان ستمکار و گمراهند که مردم آنان را همچون خداوند دوست دارند.کافی، ج 1، ص 374. از جهت ادبی نیز کلمه «هم» در «یحبّونهم»، برای انسان بکار می رود، نه اشیاء.

ریشه ی محبّت، کمال دوستی وجمال دوستی است. مؤمنان تمام کمالات و جمال ها را در خداوند می بینند، لذا بیشترین عشق را به او ابراز می دارند. عشق و محبّت مؤمنین، بر اساس شایستگی ولیاقت معشوق است وهرگز به سردی و خاموشی نمی گراید. امّا عشق مشرکان، براساس خیال وجهل وتقلید وهوس های بیهوده است.

پیام ها:

1- پرستش و محبّت غیر خدا، ممنوع است. (یتّخذ من دون اللَّه انداداً یحبّونهم)

2- احساسات باید در رابطه با اعتقادات باشد. (الّذین آمنوا اشدّ حُبّاً للّه)

3- برخی از مردم تا وقتی پرده ها کنار نرود و قیامت را مشاهده نکنند، به پوچی و بیهودگی راه و فکر خویش پی نمی برند. (ولو یری الّذین)

4- قدرت در جذب نیرو مؤثر است. (انّ القوّة للّه جمیعاً) پس جذب غیر او نشوید.

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ (166)

در آن هنگام که عذاب را مشاهده کنند و پیوند میانشان بریده (و دستشان از همه چیز قطع) گردد، پیشوایان (کفر)، از پیروان خود بیزاری جویند.

به هوش باشیم که رهبرمان کیست و محبّت و عشق چه کسی را در دل داریم؟ بدانیم طاغوت ها و غیر خدا، ما را برای خودشان می خواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهای خود در دنیا برسند، ولی در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.

پیام ها:

1- هر عشق وعلاقه، که مایه ای از عقل وفطرت نداشته باشد، دیر یا زود به سردی گرائیده و یا به دشمنی کشیده می شود. (یحبّونهم کحبّ اللّه... تبرّء الّذین اتّبعوا)

2- محبّت، زمینه ی تبعیّت است. (یحبونهم... اتبعوا)

3- آینده نگری لازمه ی عقل است. به کسی عشق و محبّت بورزیم که قدرت داشته باشد و در روز خطر، ما را حمایت کند. (اذ تبرّء الّذین اتّبعوا)

4- معیار اصالت یا بی اصل بودن علاقه ها و محبّت ها، دیدن عذاب در روزهای خطرناک است. (رأوا العذاب)

وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوُاْ مِنَّا کَذَ لِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَلَهُمْ حَسَرَ تٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَرِجِینَ مِنَ النَّارِ (167)
و (در آن موقع) پیروان گویند: ای کاش بار دیگری برای ما بود (که به دنیا برمی گشتیم) تا از این پیشوایان بیزاری جوئیم، همانگونه که آنها (امروز) از ما بیزاری جستند. بدینسان خداوند اعمال آنها را که مایه حسرت آنهاست، به آنها نشان می دهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرون آمدنی نیستند.

به فرموده روایات، در قیامت صحنه ها و مواقف متعدّدی است. در برخی از آنها مُهر سکوت بر لب ها زده می شود وتنها با نگاه های پرحسرت به یکدیگر نگریسته و گریه می کنند. در بعضی موارد، از همدیگر استمداد کرده و در صحنه ای نسبت به هم ناله و نفرین می کنند. در این آیه می خوانیم که پیروان کفر نیز از حمایت ها و عشق ورزی های خود نسبت به رهبرانشان به شدّت پشیمان می شوند، ولی دیگر کار از کار گذشته و تنها حسرتی است که در دل دارند و با زبان می گویند: اگر ما باردیگر برگردیم، هرگز دنباله رو آنها نخواهیم بود. کسانی که اینقدر بی وفا هستند که از ما در این روز تبرّی می جویند، ما هم اگر به دنیا برگردیم، از آنان تبرّی خواهیم جست. آنها حسرت می خورند، ولی مگر از حسرت، کاری ساخته است.

در آیات متعدّد، کلمه «خلود» در مورد عذاب بکار رفته است. بعضی «خلود» را مدّت طولانی معنا می کنند، ولی از جمله ی (و ماهم بخارجین من النّار) در این آیه استفاده می شود که «خلود» به معنای ابدیّت است، نه مدّت طولانی.
در روایات، نمونه هایی از حسرت گنهکاران در قیامت به چشم می خورد که از جمله: کسانی هستند که اموال زیادی را برای وارثان خود می گذارند و خود در زمان حیات، کار خیری نمی کنند. آنان در آن روز مشاهده می کنند که اگر وارث از ارث او کار خوبی انجام داده، در نامه وارث ثبت شده و اگر کار بدی کرده، شریکِ جرم وارث قرار گرفته است.تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 151. نمونه دیگر اهل حسرت، آنانکه عبادات بسیار دارند، ولی رهبری و ولایت علیّ بن ابی طالب علیهما السلام را نپذیرفته اند.بحار، ج 27، ص 184.

انسان، دارای اختیار است. اگر چنین نبود، پشیمانی و حسرت و تصمیم مجدّد در او راه نداشت. پشیمانی و حسرت، نشانه ی آن است که می توانستیم کار دیگری انجام دهیم. و تصمیم مجدّد، رمز آن است که انسان می تواند با اراده و اختیار، هر راهی را که صلاح بداند، انتخاب کند.

پیام ها:
1- طاغوت ها را رها کنیم. تا آنان ما را در قیامت رها نکرده اند، آنها را در دنیا رها کنیم. (فنتبرّأ منهم)

2- در قیامت، چشم انسان حقیقت بین شده و بر کارهای خود، حسرت می خورد. (یریهم اللّه اعمالهم حسرات)

3- آرزوی برگشت هست، ولی برگشتی نیست. (لو أنّ لنا کرّة... وماهم بخارجین)



نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبين ارجمند
لطفا از نوشتن نظرات بصورت فينگليش (حروف لاتين) خودداري كنيد. " ناطق " به دلايل اخلاقي از انتشار نظراتي كه داراي توهين يا افترا به شخصيت هاي حقيقي يا حقوقي باشد معذور است. تلاش ما بر اين است , انتشار نظرات مخاطبين ارجمند در سريعترين زمان ممكن انجام شود , لذا براي نمايش نظراتتان شكيباباشيد.
پربازدید ها
آخرین اخبار
پربحث ترین عناوین