نام های زیر، اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی می باشند، این نام ها ترکیبی از نام های دینی، عربی و برخی با ریشه یکسان پارسی هستند.
ناطقان: اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی
- حرف الف:
آنسه : انس گیرنده ، مانوس ، خو گیرنده ، همنشین نیکو
آمال : ارزوها
آنسه : مانوس، همنشین نیکو
آتیه : آینده
آلاء : نعمتها ،از اسامی قرآنی
آیه : نشانه ،نشانه خدا
آیات : جمع آیه، اسم دختر شاعر شیعه بحرینی که بدست آل سعود شهید شد
آینور: اسم ترکیبی ترکی_عربی به معنی نور ماه ، نورانی مثل ماه ، روشنایی ماه ، دختری که چهره اش مانند ماه زیبا و درخشان است.
اسماء الهدی : نامهای هدایت،از اسامی قرآنی(نامهای هدایت خداوند)
اسماءالحسنی : نامهای نیکو،از اسامی قرآنی(نامهای نیکوی خداوند)
ابتسام : تبسم،لبخندزدن
اکلیل : تاج
اسنا : بانوی بزرگوار و بلندمرتبه
امیرا : بانوی حاکم
امانه : اطمینان و آرامش قلب ، دختری که وجودش مایه قوت قلب است
اصیلا : بانوی با اصالت
ارون : شاد و شادمان
ایما : اشاره
اسراء : اسم یکی از سوره های قران، به معنی معراج پیامبر
الحان : نواهای خوش ، نغمه های دلکش ، صدای موزون و خوش آیند
الیسا : دختری که مانند گل انار لطیف است + مرکب از الیس(عربی)به معنای گل انار و الف تانیث فارسی
- حرف ب:
بشری : بشارت ،از القاب قرآن،(بشارت برای مومنین)
بصیرا : دختر بینا و دانا
- حرف ت:
تالیا : تلاوت کننده قرآن
تبارک : یعنی مبارک شد ،از صفات خدا
تبسم : لبخند
ترنم : زمزه یک نغمه، آواز، نغمه
تکتم : نام چاه زمزم،نام مادر امام رضا ،بانوی رازدار و رازنگهدار
تسنیم : رودی در بهشت (سوره مطففین)
تینا : در عربی (طین) به معنی گِل سرخ
- حرف ث:
ثنا : حمد، شکر، سپاس
ثمر : ثمره، میوه
ثمره : میوه
ثمینا : گرانبها و ارزشمند (ترکیبی عربی -فارسی)
ثمینه : گرانبها
ثمین : گرانبها
- حرف ج:
جنان : بهشتها ،باغها،از اسامی قرانی
- حرف ح:
حانیه : یکی از القاب حضرت فاطمه زهرا(س)
حنیفا : حق ،راست(لقب ادیان توحیدی و مسلک حضرت ابراهیم)
حنیفه: حق ،راست(لقب ادیان توحیدی و مسلک حضرت ابراهیم)
حورا : حور،حور بهشتی
حورانه : مثل حور زیبا
حره : دختر آزاده ،از اسامی حضرت زهرا، از القاب بانوان اشرافی،(حر اسم اولین شهید کربلا هم هست)
حامده : سپاسگزار،حمدکننده خدا
حدیث : سخنی که از پیامبر(ص) یا بزرگان دین نقل می کنند ، داستان، سرگذشت، سخن
حدیثه : نو و تازه
حکیمه : زن حکیم و دانشمند،از القاب حضرت زهرا
حسنی : نیکو،پسندیده
حسنا : زن زیبا
حسیبا : مرکب از حسیب به معنای پاک نژاد و پاکزاد و الف نسبت ، دختر با اصل و نسب
حمراه(hamraah) : حوری لقا، در کمال زیبایی (سفید)
حمرا : سرخ
حماسه : دلیری و شجاعت،کار افتخارآفرین
حنا : نام گیاهی بهشتی
حنان : بسیار مهربان ،یکی از نام های خداوند ،در دعای جوشن کبیر می تونید ببینید
حنانه : ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، ﺑﺨﺸﺎﯾﻨﺪﻩ ، ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﻟﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ، ستونی که قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام(ص) هنگام وعظ به آن تکیه میفرمودند
حور آسا : حور(عربی) + آسا(فارسی) آن که چون حور زیباست
حور آفرین : حور( عربی) + افرین (فارسی)= آفریننده حور یعنی زنی که دختر زیبا بدنیا میاورد
حوردیس : انکه چون حور زیباست
حور رخ : همانند حور
حورزاد : زاده حور ،از شدت کمال زیبایی انگار از نسل حور است
حوری دخت : دختر حوری
حوروش : آنکه چون حور زیباست
حور بانو
حوریا : آنکه چون حور زیباست
حلما : دختر صبور ،از صفات حضرت زینب
حلیا : آنچه در چشم خوش میدرخشد (حلی+ا)
حلیه : زینت ،زیبا و خوش اندام، دیبای بهشتی
- حرف خ:
خضرا: سبز ،تازه
- حرف د:
دینا : اسم خواهر حضرت یوسف ،به معنی دین هم هست
دعاء : دعا،راز و نیاز و درخواست
درا (dorra): دختر زیبا و ارزشمند ،مانند در
حرف ر:
راحله : مؤنث راحل - بانوی مسافر
ردا : عقل و خرد
راحل : دختر مهاجر
راضیه : پسندیده ، خوش ، خشنود ؛ (در اعلام) از القاب فاطمه زهرا(س)
رافعه : اوج دهنده، رفیع کننده (باعث افتخار)
رایان : اسم کوهی در حجاز
رایحه :عطر خوش(رایحه الجنت) ،عطر حضرت زهرا
راکعه : رکوع کننده،(در قرآن آمده:وارکعوا مع الراکعین)
راحیل : نام یک فرشته،راحیل عربی شدهٔ لغت عبری رَجِل به معنای بی گناه است. راحیل همسر دوم و محبوب یعقوب و مادر یوسف و بنیامین است. نام او در کتاب پیدایش در تورات ذکر گشتهاست. راحیل دختر لابان و خواهر کوچک تر لیاه است. مادر یعقوب، ربقاه ، خواهرلابان بودهاست. راحیل در نزدیکی بیتلحم یهودیه مدفون است.
رحمه : نام همسر حضرت ایوب
رضیه : اسم بانوی پادشاهی که بر هند در زمان سلطنت مسلمانان سلطنت کرد
رضوانه
رمان : انار ،میوه بهشتی در قرآن
رمانه : دختری که مانند انار لطیف است
ریحان : گیاه و گل خوشبو و معطر، در حدیثی از امام علی (ان المرئه ریحانه و… ترجمه: زن (دختر و …) مانند گل خوشبویی است،پس به انجام کارهای سخت وادارشان نکنید)
ریحانه : گل خوشبو و معطر (مثل اسم قبل،نام مادر امام رضا،از القاب حضرت زهرا
رانیا : قریب و نزدیک
رمیصا : بانوی دلیر و جنگجوی صدر اسلام که از زنان دیگر و همچنین خیمه پیامبر دفاع کرد تا اینکه پس از مقاومت و دلیری بسیار شهید شد(ام سلیم ، دختر ملحان بن خالد بن زید یکی از صحابه معروف رسول الله،همچنین نام یکی از دو ستاره ای که بر ذراع است)
رمیصا : بانوی دلیر و جنگجوی صدر اسلام که از زنان دیگر و همچنین خیمه پیامبر دفاع کرد تا اینکه پس از مقاومت و دلیری بسیار شهید شد(ام سلیم ، دختر ملحان بن خالد بن زید یکی از صحابه معروف رسول الله،همچنین نام یکی از دو ستاره ای که بر ذراع است)
- حرف ز:
زمزم : نام چشمه ای که به خاطر دعای مادر حضرت اسماعیل در مکه نمایان شد
زوفا : گیاهی معطر از خانواده نعنا
زیتون : از اسامی قرآنی و یکی از میوه هایی که در قران به آن سوگند خورده شده،نماد فلسطین و همچنین صلح و انسان دوستی
زیتونه : یک دانه زیتون
- حرف س:
ساهره : چشمه روان
سالمه : بدون عیب، در کمال سلامت
سامره : نام شهری در عراق که مرقد امام دهم و یازدهم در آن واقع شده است
ساجده : دختر سجده کننده(عبادت کننده خدا)
ساعده : دختر مددیار، یاری کننده
سامیرا: سمیرا، زن بزرگوار، نام محلی در نزدیکی مکه،نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است
سامیه : یعنی بانوی بلندمرتبه و از القاب حضرت زینب
سبا : سوره ۳۴ قرآن کریم، شهری در یمن که بلقیس ملکه آنجا بوده، در عبری به معنی انسان
ستیا (setia) : زن با حیا . بانوی بلند مرتبه . نام حضرت معصومه که دختر حضرت موسی ابن جعفر هستند
ستیلا (satila) : نام دختر امام موسی کاظم و لقب حضرت مریم
سدنا: سجده کننده بر خانه خدا – مرکب از سدن(عربی) به معنای سجده کردن به کعبه + ابف فاعلی (فارسی)
سدن (saden) : پارچه ای که روی کعبه می کشند،خدمتکارکعبه
سجده : معنیش روشه
سلاله : یعنی نسل، از القاب حضرت زهرا
سلنا
سِلما : صلح، آشتی، زنِ صلح طلب، پاکی و پاکدامنی
سلوا (سلوی) : نوعی پرنده(بلدرچین) در قرآن که در بهشت هم هست
سلوی (بر وزن حلوا) : کبوتر بهشتی در قرآن
سما : آسمان
سمانه : سمانی بلدرچین
سوره : سوره قرآن
سوده : دختر سبزه روی چشم مشکی ، خرده الماس و فلزات گرانبها
سنا : روشنایی
سندس (sandas): پارچه ای ابریشمی و لطیف ، در قرآن آمده است که لباس ابرار از جنس سندس ساخته شده استدمعنی دیگرش میشه دختری که پوشاننده بهشتیان است
سمیه : دختر کوچک والا مقام، صدای خوش، اوازی که در آن خیر باشد، نام مادر عمار یاسر یکی از اصحاب پیامبر(ص)
- حرف ش:
شریفه : زن شرافتمند
شعری (shera) : نام ستاره ای ،در قرآن هم آمده
شفیعه : زن شفاعت کننده
شمسا : دختری که مانند خورشید است،درخشان و پرتوافشان
شمیس : خورشید کوچک
شکرانه : معنیش روشه
- حرف ص:
صونا : دوری از گناه ،خویشتنداری از گناه
صبرا : بردباری
صدیقه : اسم مونث، بمعنی بسیار راستگو و درستکار و از اسم ها و القاب حضرت فاطمه(س) و حضرت مریم (س)
صالحه : دختر و زن نیکوکار
- حرف ض:
ضحی: سپیده صبح،در قرآن بهش قسم خورده شده
- حرف ط:
طهورا : پاکیزه، پاک کننده ، از اسامی قرآنی (شرابا طهورا)
طاهره : طاهر، زن پاک و مبرا از عیب، لقب فاطمه زهرا (ع) و لقب خدیجه همسر پیامبر (ص)
طلیعه : پدیدار گشتن، ظاهر شدن، پیشرو
طنان : پرطنین، بلندآوازه، مشهور
- حرف ع:
عارفه : زن عالم و عارف
عادله
عابده : زن عبادت کننده
عاتکه : نام دختر عبدالمطلب(جد پیامبر(ص) ) در واقع نام عمه پیامبر
عادیات : اسم سوره ای از قرآن
عالیه : عنوانی احترام آمیز برای بانوان،به روایتی نام دختر امام علی النقی(ع)
عامره : آبادکننده
عسل : از اسامی قرآنی، در قرآن دربارش گفته شده: در ان نوعی شفاست.
عرشیان : عرش(عربی) + ی(فارسی) + ان(فارسی) ملائکه، فرشتگان
عطیه : هدیه عطا شده (از طرف خداوند)
عفاف : پاکدامنی
عفیف : پاک دامن
عفیفه : زن پاک دامن
علیا (elia) : بانوی والا،رفیع ، فکر کنم مونث "علی” باشه
عهدیه : پای بند به عهد و پیمان
- حرف غ:
غدیره : گیسوی بافته شده، مونث شده کلمه (غدیر)
غزاله : نوعی آهو بره ی ماده، (به مجاز) آفتاب، چشمه ی آفتاب، (در اعلام) به قولی نام مادر امام چهارم علی بن حسین (ع) بوده است - آهو بره ماده
غانیه : دختر جوان پاکدامن
- حرف ف:
فائزه : نائل ، رستگار، از اسامی قرآنی
فائقه : پیروز شده
فارهه : دختر زیبا و با نمک
فاطیما : اسم حضرت فاطمه به زبان عبری ،حضرت فاطمه با همین نام بر شهری از مردم پرتقال ظاهر شد و خود را صدیقه کبرا معرفی کرد که دوازده فرزند داشت و …(این ماجرا مورد تایید پاپ و تمام کلیساییان است)
فریضه : عمل واجب
فصیحه : فصیح و گویا،بانوی فهمیده
فهیمه : فهیم
- حرف ک:
کوثر : نیکی بسیار، نام یک سوره قرآن که درباره حضرت زهراست
کاملیا
- حرف ل:
لیلا : درازترین و تارترین شب، سرخوشی از می، همسر پیامبر اسلام
لیالی : شبها
- حرف م:
ماریه : زن سپید و درخشان، نام یکی از همسران پیامبر
مائده (Mā-’ede) : خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم
محدثه : یکی از القاب حضرت فاطمه(س) ، زنى که براى او حدیث گفته می شود ، تازه ، نو
مریم : نام حضرت مریم ، نام یک نوع گل سفید رنگ و خوشه ای
مکرمه (mokrame) : مورد احترام واقع شده،بانوی محترم
مبینا : آشکار و روشن،از اسامی کلام وحی
متینا : دختر متین و باوقار
محیا : یکی از صفات خدا ،زنده و پویا
محیصا : رستگار شده ، پاک و آمرزیده (به فتح میم). در قرآن کریم به معنای محل فرار و پناهگاه آمده است (دارای ریشه پارسی و مذهبی)
مشکات : (در قدیم) چراغدان، از واژههای قرآنی
ملیسا : زمانی بین مغرب و نماز عشا؛ ماه صَفر؛ ماهی بین آخر گرما و زمستان
ملیحه : (در قدیم) (به مجاز) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک؛ (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند
ملیکا : اسم رومی، مادر امام مهدی
مولود : زاده شده، به دنیا آمده، تولد، میلاد، حاصل
مهنا (mohanna ) : گوارا و خوش
مهدی (مهدا خونده میشه،دخترونست ) : هدایت شده ،(اگه موضع ظهور بچه دار شدین بذارین ،هدایت شده بدست مهدی)
مهدیه (Mah-die) : عروس
مهلا : آهسته، آرام
- حرف ن:
نرجس : نام گل ، لقب مادر حضرت مهدی عج الله فرجه الشریف
نفیسه : گران بها، قیمتی؛ ارجمند و گرامی
نسیبه : دارای اصل و نسب؛ خویشاوند و نزدیک
نشاط : (عربی) 1- شادی، خوشی، سرزندگی؛ 2- (در قدیم) میل، عزم، شوق
نعیمه : نعمت، پرنعمت، نرم، لطیف، از نامهای بهشت
نور : معنیش روشه،از اسامی خدا(نور آسمانها و زمین)
نورا : درخشان ،تابان(از نور میاد)
نها : عقل و خرد (اسم قرآنی)
نیّره : نورانی، روشن، منير، بسيار درخشان
- حرف و:
وفا
وحیده
- حرف ه:
هدیه زهرا : دختری که هدیه و عطیه از طرف حضرت زهراست
هدی : هدایت ،از القاب قرآن،(هدایت برای مومنین)
- حرف ی:
یامین : اسم مادر حضرت یوسف،(مادر بنیامین)
یسنا : حمد و ستایش،نماز
یوکابه : (عبری) به معنی " خداوند مجداست "؛ (در اعلام) مادر هارون و موسی و مریم و عمهی زوجهی عمرام لاوی