در گرماگرم مذاکرات هستهای و در شرایطی که دشمنان مدام از گزینههای روی میز سخن میگفتند مذاکره کنندگان هستهای ایران با پشتیبانی ملت و رهبری به میدان مذاکره رفتند در این میان قدرت دفاعی کشور یکی از دلگرمیهای اصلی آنان بود.
ناطقان:سه شنبه 23 تیرماه 1394، دقایقی پس از اعلام توافق اولیه میان ایران و گروه 1+5، رئیس جمهوری اسلامی ایران مقابل دوربینهای تلویزیونی ظاهر میشود و به ایراد سخنرانی میپردازد. وی پس از تبریک پیروزی دیپلماتیک ملت ایران به شرح نتایج و نیز نحوه رسیدن به توافق میپردازد.
حسن روحانی در پایان سخنرانی خود از حمایتهای رهبری، ملت و همه نخبگان سیاسی از تیم مذاکره کننده هستهای تشکر میکند.در کنار این تقدیر و تشکرها یک کلمه نمود خاصی پیدا میکند..."نیروهای مسلح"
شاید برای برخی این سوال پیش آمده باشد که نیروهای مسلح چه نقشی در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای داشتهاند؟ اگر بخواهیم پاسخ آن را خیلی کوتاه و موجز بیان کنیم باید بگوییم توانمندیهای بالای دفاعی کشور مهمترین مولفه در این باره میباشد که میتوان نتیجه آن را بیاثر کردن تهدیدات دشمنان بر روحیه رزمندگان جبهه دیپلماتیک ایران در مذاکرات اخیر دانست.
اما چه عواملی در توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران وجود داشت که منجر به این پیروزی دیپلماتیک شد؟ما در این گزارش به اختصار نمونههایی از دلایل نقش برجسته نیروهای مسلح در پیروزی اخیر کشورمان در میدان مذاکرات هستهای میپردازیم
**آرکیو 170 و هرمس نمایش ناتوانی دشمن در مقابل توانمندی ایران
زمانی که هواپیمای آرکیو 170 آمریکا که مجهز به تمامی سامانههای پیشرفته راداری و الکترونیکی بود در دام رزمندگان نیروهای مسلح گرفتار شد یا موقعی که پهپاد پیشرفته هرمس رژیم صهیونیستی با هوشیاری قرارگاه پدافند خاتمالانبیاء(ص) رهگیری و توسط پدافند هوایی قدرتمند سپاه سرنگون گردید این پیام را به کاخ سفیدنشینان و سردمداران رژیم عبری رساند که ایران در کنار قدرتهای بزرگ نظامی دنیا حرفهای اساسی برای گفتن دارد و توانمندی دفاعی جمهوری اسلامی ایران قادر است که هرگونه تهدیدی را در لحظه پاسخ دهد.
امیرسرتیپ اسماعیلی فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا ارتش در این باره گفت:آنان باید بیندیشند که وقتی RQ-170 آنها که مجهز به سه الی چهار سامانه استراتژیک مانند GPS بود و به همین ترتیب پهپاد "هرمس" چگونه توسط نیروهای مسلح ما به دام افتاد؟ این توانمندیها همان چیزی است که ما همواره در مورد آن نه بلوف زدیم و نه غلوی در موردشان کردیم و دشمنان باید بدانند، این تواناییها تیر زهراگینی برای تمامی دشمنان ایران اسلامی است.
از این رو میتوان نشاندن آرکی یو170 و سرنگونی هرمس را پیام روشن قدرت ایران به جنگطلبان کاخ سفید دانست
**از فاتح110 تا سجیل؛سلف سرویس پذیرایی ایران از متجاوزین
زمانی که دشمن از گزینههای روی میز علیه ملت ایران سخن به میان میآورد خودش هم میدانست که در برابر توان مردمی و البته دفاعی ایران این حرفها بولف سیاسی بیش نیست.بنا بر این حتی زمانی که قطعنامه 1929 شورای امنیت که در آن کشورهای دنیا را ملزم میکند که(دقت کنید الزام نه اجازه) هرگونه اقدامی را برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوریهای موشکهای بالستیک صادر میکند، به تصویب رسید هیچ قدرتی در خود این جسارت را ندید که نه تنها مراکز هستهای ایران را مورد حمله قرار دهد که حتی به مرزهای ایران نزدیک هم نشود.
در این رابطه بیشک یکی از دلایل خاک خوردن گزیه نظامی بر روی میز آمریکاییها پیشرفتهای خیره کننده جمهوری اسلامی ایران در عرصه موشکی است.از فاتح 110 تا شهاب3 و از قیام تا سجیل گزینههای ایران برای پذیرایی از متجاوزینی است که چشم طمع به ختک ایران را دارند. .طیف گسترده موشکهای ایران از میانبرد گرفته تا دوربرد در واقع کلکسیون جامع موشکهای بالستیک ایران را تشکیل میدهد که برای هدف قرار دادن اهداف گوناگون به کار میروند. بعنوان نمونه موشک مایل پرتاب 110 که آن را مفتاح ورود ایران به طراحی موشکهای سوخت جامد بالستیک میدانند قادر است اهداف را تا فاصله 300 کیلومتری هدف قرار دهد از همین رو میتوان گفت در صورت بروز هرگونه تهدید از ناحیه ایالات متحده ضد کشورمان بسیاری از پایگاههای امریکا در منطقه در برد این سلاح برّنده ایرانی قرار دارد.
در کنار فاتح 110 میانبرد قیام با برد حدود 800 کیلومتر، قدر اف با 1150 کیلومتر و سجیل با 2000 کیلومتر قدرت بینظیر موشکی نیروهای مسلح را تشکیل میدهند که به وسیله آن دشمنان نظام اسلامی و در رأس آنان غده سرطانی اسرائیل در تیررس آنان قرار دارند.موشکهای بالستیک ایران که به طور میانگین سرجنگی آنان در حدود 605 کیلوگرم وزن دارد این قابلیت را دارند تا با غافلگیر کردن سامانههای راداری و ضد موشکی دشمن اگر تهدیدی از ناحیه آمریکا یا رژیم صهیوینستی قلب تپنده اسرائیل را نابود کنند.
** "تهدید در برابر تهدید "تدبیر کارآمد فرماندهی معظم کل قو ؛ حمله به فردو یعنی نابودی تل آویو
مقام معظم فرماندهی کل قوا در سیاستهای کلان نظامی خود همواره بر راهبرد "تهدید در برابر تهدید" تأکید داشتهاند بر همین اساس هم مسئولان مربوط در نیروهای مسلح کوشیدهاند تا با افزایش توان دفاعی کشور از ابعاد گوناگون چه در بعد سخت افزاری یعنی تجهیزات و چه در بعد نرم افزاری یعنی تربیت نیرونی انسانی کارآمد و متعهد به منویات مقام معظم رهبری در این زمینه جامه عمل بپوشاند که خوشبختانه با محقق شدن این راهبرد عملا تأثیر آن را بر رفتار دشمنان ایران اسلامی مشاهده میکنیم.
دکتر علی اصغر جعفری معاون سرمایه انسانی صداوسیما و کارشناس ارشد مطالعات امنیت ملی به یک نمونه در این باره اشاره کرد و اظهار داشت:در رزمایش اخیر نیروهای مسلح که اسفندماه برگزار شد پس از آزمایش چند سلاح راهبردی جمهوری اسلامی ایران (شلیک موشک از بستر دریا) شاهد بودیم لحن مقامات آمریکایی تغییر کرد و حتی در عرصه میدانی نیز ناوها و کشتیهای جنگی خود را نسبت به مرزهای جمهوری اسلامی ایران فاصله بیشتری دادند این معنایش قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران است.
ازهمین رو باید گفت هر گونه تحدید علیه تاسیساتهستهای ایران به تعبیر فرمانده معظم کل قوا با نابودی "تلآویو" و "حیفا" برابر خواهد بود.
**قمپزهای سیاسی کری و پاسخهایی "ظریف" به آنها
ضرب المثل معروف"قمپز در کردن" به دوران صفویه برمیگردد.در دوران قدیم امپراطوری عثمانی از توپهایی با نام "قمپوز "در جنگهای خود با ایرانیان استفاده به کار میبرد که گرچه صدای مهیبی ایجاد میکرد اما اثر تخریبی برجای نمیگذاشت و صرفاً به جهت تأثیر در روحیه سربازان ایرانی به کار میرفت. پس از مدتی این تاکتیک لو رفت و ایرانیان به ماهیت آن پی بردند از همین رو زمانی که قوای عثمانی در جنگ با ایرانیان از این وسیله استفاده میکردند، نیروهای ایرانی به یکدیگر میگفتند "نگران نباشید! قومپوز در کردند"به مرور زمان واژه قومپوز به "قمپز" تغییر نام داد. از همین رو این مثل کنایه از ادعا و سخنی دارد که ظاهر پر هیمنه داشته ولی در باطن تو خالی است
حال ظاهراً سخنان اخیر مقامات آمریکایی نیز مصداق این مثل معروف شده است.طی چند روز اخیر مقامات امریکایی بارها از لفظ "گزینه نظامی" علیه ملت ایران استفاده کردند که آخرین نمونه آن اظهارات جانکری وزیرامورخارجه آمریکا بود. او در این گفتهها از احتمال استفاده کردن از گزینه نظامی علیه ایران سخن به میان آورده است. حرفهایی که به عقیده بسیاری از صاحب نظران بیشتر به یک لاف سیاسی شبیه بود تا واقعیت. وزیرخارجه ایالات متحده همچنین با اتهام زنیهایی به نیروهای مسلح کشورمان سپاه پاسداران را مخالف توافقنامه خواند. سیاستی که برگرفته از خط مشی مزورانه "تفرقه بیانداز و حکومت کن" انگلیسیهاست یعنی همان کسانی که اجداد امثال کری بودند.
محمد جواد ظریف وزیرامورخارجه جمهوری اسلامی ایران اما در اقدامی هوشمندانه به این ادعاها پاسخ داد. وی در بیانیه خود اینگونه اظهار داشت: همان گونه که بارها اعلام کردهایم مقاومت مردم ایران در برابر فشارهای مختلف بین المللی برای کنار گذاشتن برنامه صلح آمیز هسته ای و پیگیری حقوق خود بر مبنای ان پی تی که در حماسه سیاسی انتخابات سال 92 با حضور 73 درصدی مردم در انتخابات متبلور شد، در نهایت آمریکا را وادار ساخت که راه تقابل را کنار گذاشته و تمرکز خود را بر حل و فصل موضوع از طریق گفتگو قرار دهد، موضوعی که آقای کری امروز به نحوی به آن اشاره کرد.اما متاسفانه امروز نیز وزیر خارجه آمریکا یک بار دیگر از طناب پوسیده "توان آمریکا برای استفاده از نیروی نظامی" سخن گفت. آقای کری به خوبی می داند که در طول مذاکرات بی فایده بودن این تهدیدات تو خالی علیه ملت ایران و مقاومت مردم ایران در برابر این گونه اقدامات را بارها شنیده است. علاوه بر اینکه این حرف ها مربوط به قرن گذشته است و امروز مخالف قواعد آمره حقوق بین الملل است، بلکه حتی خود ایشان و دیگر مقامات آمریکایی نیز بارها اذعان کرده اند که این تهدیدها هیچ تاثیری در اراده مردم ایران نداشته و وضعیت را به ضرر آنها تغییر خواهد داد. لذا بهتر است آمریکایی ها عادت دیرینه خود را فراموش کنند و زبان تهدید و تحریم علیه این مردم بزرگ را یک بار و برای همیشه کنار بگذارند که و بی جهت مصداق این مصرع معروف حافظ نشوند که عرض خود می بری و زحمت ما می داری!
وی در ادامه بیان کرد:سیاست جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقه ای و ارتباط با آمریکا کاملا روشن است و دولتمردان کشور در کنار ارتش، سپاه و نیروهای مسلح و در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف یک سیاست واحد را دنبال می کنند و تفاوتی بین نظامیان و غیر نظامیان وجود ندارد. تلاش برای اختلاف انداختن بین مسئولین جمهوری اسلامی ایران به دلیل دقت و هوشیاری مقامات کشور و مردم هوشمند ایران محتوم به شکست است. مسئولین آمریکایی نیز که نتیجه این دسته بندی های ساختگی را قبلاً دیده اند بهتر است اشتباهات گذشته خود را دوباره تکرار نکنند.
بر همین اساس هم دیپلماتهای کاردان ایرانی با آگاهی کامل از پوشالی بودن تهدیدات غربیها ضمن رعایت کردن خطوط قرمز ترسیمی از سوی مقام معظم رهبری با پشتیبانی دلگرم کننده ملت، رهبری و البته نیروهای مسلح توانستند حقوق هستهای ملت ایران را در یک جنگ دیپلماتیک حفظ نمایند.
اینکه چرا مقامات آمریکایی علیرغم اطلاعشان از آگاهی ملت ایران نسبت به توخالی بودن تهدیدات آنان باز به ادعاهای واهی خود ادامه میدهند نکتهای است که قابل تأمل میباشد با این حال این موضوع قابل توجه است که اگر امکان حمله نظامی به ایران وجود داشت این اتفاق تا الان حتما رخ میداد و شاید به همین دلیل مسئولان امریکایی به دنبال ایجاد اختلاف میان دولت و نیروهای مسلح هستند.
در عین حال سردمداران کاخ سفید برای حفظ غرور خود به دفعات پس از پایان مذاکرات هستهای، ملت ایران را به حمله نظامی تهدید کردند به زعم بسیاری از کارشناسان این کار به جهت حفظ ظاهر بود تا اینگونه نشان دهند که ایالات متحده کماکان قدرت بلامنازع جهان است و سرپوشی برتا مشخص نگردد دولتی که زمانی به اصطلاح خودش ابر قدرت یکه تاز دنیا بوده هم اکنون در پای میز مذاکره مجبور شده تا به حقوق اساسی ملتی که 36 جلوی او ایستادگی کردهاند تن دهد. از سوی دیگر با توجه به تواناییهای بالای کشور در حوزه دفاعی مقامات آمریکایی و صهیونسیتها به خوبی دریافتند که کوچکترین تحرکی ضد تمامیت ارضی و منافع جمهوری اسلامی ایران با نابودی رژیم جعلی صهیونیستی برابر خواهد شد. این نکته مهمی است که مقام معظم فرماندهی کل قوا در سخنرانی نوروزی خود در ابتدای فروردین سال 92 به آن اشاره فرمودند.